ولنتاین یعنی جسم و جانم مال تو...
ولنتاین یعنی پرسش از احوال تو...
ولنتاین یعنی از خودم من خسته ام...
عشق من در ولنتاین به تو دل بسته ام...
ولنتاین بر تمامی عاشقان مبارک...
امروز روز سپاس گذاری از خداوند است
زیرا که عشق را آفرید تا یادمان باشد کسی هست برای عاشق بودن
تا با تمام وجود به او بگوییم
عشق من روزت مبارک...
وَقتے بیش اَز حَد {دوسِش} دآرے ...
.
.
حَسود میشے
حَسآس میشے
چِشــــــمِ دیدَنِ {نگآهآیِ بَقیـہ رو} بِهِش نَدآرے ...
چِشم نَدآرے بِبینے {غِیر اَز تُو} بآ بَقیـہ هَم حَرف میزَنـہ ...
هَمَش اَلڪے اَزَش {دِلگیر و نآرآحَت} میشے ...
مُدآم {نِگَرآن} و دِلوآپَسے ...
اینآ هَمَش از {دوس دآشتَنِ} زیآدہ ...
خآهِشَن تآ {دیر نَشُدہ} بِفَهمین
وَقتے {رَفت} دیگِـہ بَرنِمے گَردہ
چه عاشقانه است این روز های ابری...
چه عاشقانه است قدم زدن زیر باران غم تنهایی...
چه عاشقانه است شکفتن گل های اقاقیا...
چه عاشقانه است قدم زدن در سر زمین عشق...
و من چه عاشقانه زیستن را دوست دارم...
عاشقانه لالایی گفتن را دوست دارم...
عاشقانه اشک ریختن را دوست دارم...
عاشقانه خندیدن را دوست دارم...
دفتر عاشقانه من پر از کلمات زیبا در نثار
بهترین و عاشقانه ترین کسانم...
و من عاشقانه می گریم...
عاشقانه می خندم...
عاشقانه می نویسم...
و در سکوت تنهایی عاشقانه می میرم...
وقتی " دل " توتک است ...
همیشه " بـرنده ای " ...
بی آنکه بـدانم یابـدانی
فرقی نمیکند " حکم " بـآزی چه بـآشد ...
توهمیشه بـرآی من "لازمی"
عشق نمیپرسه اهل کجایی ؟!
فقط میگه توی قلب من زندگی کن...
عشق نمیپرسه چرا دور هستی ؟!
فقط میگه همیشه با من هستی...
عشق نمیپرسه دوسم داری ؟!
فقط میگه دوستت دارم...
به کوه گفتم عشق چیست ؟ لرزید
به ابر گفتم عشق چیست ؟ بارید
به پروانه گفتم عشق چیست ؟ نالید
به انسان گفتم عشق چیست ؟
" اشک از چشمانش جاری شد و گفت : دیوانگیست... "
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
به کودکی گفتم عشق چیست ؟ گفت : بازی
به نوجوانی گفتم عشق چیست ؟ گفت : رفیق بازی
به جوانی گفتم عشق چیست ؟ گفت : پول و ثروت
به پیر مردی گفتم عشق چیست ؟ گفت : عمر
به عاشقی گفتم عشق چیست ؟ چیزی نگفت !
" آهی کشید و سخت گریست... "